loading...
12 امام
صادق شرفی بازدید : 25 سه شنبه 08 اسفند 1391 نظرات (0)

جريان دردناك شهادت امام حسن (ع )

از جمله رواياتى كه پيرامون علّت شهادت امام حسن (عليه السلام ) نقل شده از مغيره است كه گفت : (( وقتى كه ده سال از خلافت معاويه گذشت و تصميم گرفت تا براى جانشينى پسرش يزيد از مردم بيعت بگيرد، براى (( جُعْدَه )) دختر اشعث بن قيس (سردسته منافقان ) پيام فرستاد كه اگر حسن (عليه السلام ) را مسموم كنى ، من تو را به همسرى پسرم يزيد درمى آورم و صدهزار درهم نيز براى او فرستاد. جُعْده ، امام حسن (عليه السلام ) را مسموم كرد. معاويه آن مبلغ پول را به او بخشيد، ولى او را همسر يزيد نكرد، بعدا مردى از خاندان طلحه با او ازدواج كرد و او داراى فرزندانى از جعده شد، وقتى كه بين آن فرزندان و ساير قبايل قريش درگيرى لفظى مى شد، فرزندان جعده را سرزنش مى كردند و مى گفتند: (( يا بَنى مُسِمَّةِ اْلاَزْواجِ! اى پسران زنى كه خوراننده زهر به شوهرانش بود! )) .

صادق شرفی بازدید : 29 سه شنبه 08 اسفند 1391 نظرات (0)

بيعت مردم با امام حسن (ع )

پس از خطبه امام حسن (عليه السلام ) عبداللّه بن عبّاس پيش روى آن حضرت ايستاد و خطاب به مردم گفت : (( اى مردم ! اين (اشاره به امام ) پسر پيامبر شما و وصىّ امام شماست ، با او بيعت كنيد )) .

مردم به اين دعوت ، پاسخ مثبت دادند و گفتند: (( به راستى او (امام حسن ) چقدر در نزد ما محبوب است و چقدر حقّ او بر ما واجب مى باشد و با آن حضرت به عنوان خلافت بيعت كردند )) .

و اين جريان در روز جمعه 21 ماه رمضان سال چهل هجرت (در كوفه ) واقع شد. آنگاه امام حسن (عليه السلام ) به تعيين استانداران و كارگزاران پرداخت و فرماندهان را نصب نمود و عبداللّه بن عبّاس را (براى استاندارى بصره ) به بصره فرستاد و شؤ ون كشور اسلامى را تنظيم نموده و زير نظر گرفت .

صادق شرفی بازدید : 15 سه شنبه 08 اسفند 1391 نظرات (0)

سخنرانى امام حسن (ع ) بعد از شهادت پدر

هنگامى كه اميرمؤ منان على (عليه السلام ) از دنيا رفت ، امام حسن (عليه السلام ) براى مردم خطبه خواند و حق خود (يعنى حقوق رهبرى ) را براى مردم بيان كرد، ياران پدرش با آن حضرت بيعت كردند، بر اين اساس كه هركه با او مى جنگد، بجنگند و با هر كه با او در صلح هست ، در صلح باشند.

(( ابواسحاق سبيعى )) و ديگران نقل كرده اند: در صبح آن شبى كه اميرمؤ منان على ( عليه السلام ) از دنيا رفت ، امام حسن (عليه السلام ) براى اصحاب سخنرانى كرد، پس از حمد و ثناى الهى و درود فرستادن بر پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:

(( شب گذشته مردى از ميان شما رفت كه پيشينيان در كردار نيك ، از او پيشى نگرفتند و آيندگان در رفتار، به او نخواهند رسيد، او همواره همراه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) با دشمنان جنگيد وبا نثار جانش از حريم پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) دفاع نمود، رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) هنگام روانه كردن او به سوى جبهه ها، پرچمش را به او مى داد، جبرئيل در جانب راست او و ميكائيل در جانب چپ او، آن حضرت را درميان مى گرفتندوازجبهه برنمى گشت تاخداوند،فتح و پيروزى را به دست او ايجادكند.

در همان شبى كه عيسى بن مريم (عليه السلام ) به سوى آسمان عروج كرد و حضرت يوشع بن نون وصىّ موسى (عليه السلام ) وفات يافت ، از دنيا رفت و از مال دنيا جز هفتصد درهم باقى نگذارد، اين هفتصد درهم از جيره اى بود كه از حق بيت المال خود زياد آمده و مى خواست با آن خادمى براى خانواده اش خريدارى كند، در اين هنگام گريه گلوى امام حسن را گرفت و گريه كرد و همه حاضران با او گريه كردند )) . سپس ‍ فرمود:

(( من پسربشير(مژده دهنده ، يعنى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) ) هستم ، من پسر نذير (هشدار دهنده يعنى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) )هستم ، من پسر كسى هستم كه به اذن خدا مردم را به سوى خدا دعوت مى كرد، من پسر چراغ تابناك هدايت هستم ، من از خاندانى هستم كه خداوند، پليدى و ناپاكى را از آنان دور ساخت و آنان را به طور كامل پاكيزه نمود. (137) من ازخاندانى هستم كه خداونددوستى به آنان را در قرآنش واجب كرده و فرموده است :

(... قلْ لا اَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً اِلا الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْلَهُ فِيها حُسْناً ... ). .(138)

اى پيامبر! بگو من پاداشى براى رسالت نمى خواهم ، مگر دوستى در حق خويشاوندان و هركه نيكى كند، بر نيكى او بيفزاييم )) .

منظور از (( حسنه )) (نيكى ) در اين آيه ، دوستى ما خاندان است و سپس (سخنرانى را به پايان رساند و) نشست .

صادق شرفی بازدید : 12 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

ويژگيهاى زندگى امام حسن (ع )

بعد از اميرمؤ منان على (عليه السلام ) مقام امامت به فرزندش امام حسن (عليه السلام ) رسيد. مادر امام حسن (عليه السلام ) حضرت فاطمه سرور بانوان دو جهان ، دختر پيامبر اسلام ، سيّد رسولان ، حضرت محمد (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ، كُنيه او (( ابومحمّد )) مى باشد.

او در شب نيمه ماه رمضان سال سوّم هجرى (135) در مدينه چشم به اين جهان گشود، مادرش حضرت فاطمه - سلام اللّه عَلَيها - روز هفتم تولدش اورا در پارچه حرير بهشتى - كه جبرئيل آن را براى پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آورده بود - پيچيد و نزد پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آورد، پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) او را (( حسن )) ناميد و گوسفندى براى او قربانى كرد، اين مطلب را جمعى ، از امام صادق (عليه السلام ) نقل كرده اند.

امام حسن ( عليه السلام )ازنظراخلاق وروش وسيادت ،شبيه ترين مردم به رسول خدا( صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) بود، اين موضوع را جماعتى از انس بن مالك نقل كرده اند كه او گفت :

(( لَمْ يَكُنْ اَحَدٌ اَشْبَهُ بِرَسُولِ اللّهِ (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) مِنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي )) .

(( هيچ كس نبود كه مانند حسن (عليه السلام ) به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) شباهت داشته باشد )) .

روايت شده : حضرت فاطمه - سلام اللّه عَلَيها - حسن و حسين (عليهماالسلام ) را به حضور رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) آورد آن هنگام كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) در بستر بيمارى و رحلت بود، عرض كرد: (( اى رسول خدا! اين دو نفر، فرزندان تو هستند، پس چيزى را از طريق ارث به آنان برسان )) .

پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود:

(( اَمَّاالْحَسنُ فَاِنَّ لَهُ هَيْبَتِى وَسَوْدَدِى وَاَمَّا الْحُسَيْنُ فَاِنَّ لَهُ جُودى وَشُجاعَتِى )) .

(( اما حسن (عليه السلام ) پس براى اوست وقار و شكوه و بزرگوارى من ، و اما حسين (عليه السلام ) پس از براى اوست سخاوت و شجاعت من )) .

صادق شرفی بازدید : 21 یکشنبه 08 بهمن 1391 نظرات (0)
براى ازدواج چه دارى  

وقتى على (عليه السلام ) از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم راجع به فاطمه (عليه السلام ) خواستگارى كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مسرور و شادمان تبسم نموده و فرمود: آيا براى اين امر چيزى دارى ؟
على (عليه السلام ) عرض كرد پدر و مادرم فداى شما يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ، من چيزى را از شما پنهان نمى كنم آنچه دارم يك شمشير و يك زره و يك شتر آبكش (يا اسب ) است و جز اينها چيزى ندارم ، نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: شمشير براى تو لازم است زيرا تو مرد جنگ هستى و با آن در راه خدا جهاد مى كنى و شتر نيز از لوازم زندگى تست كه بايد با آن آبكشى نموده و براى اهل و عيال خود كسب روزى كنى و در مسافرت ها بارت را بر آن حمل نمايى ، فقط زره تو مى ماند كه من آنرا به مهر زهرا (عليه السلام ) مى پذيرم يا على (عليه السلام ) مى خواهى ترا بشارتى دهم .
عرض كرد: بلى پدرم و مادرم فداى شما باد. فرمود: ترا بشارت باد كه خداى تعالى فاطمه (عليه السلام ) را به تو در آسمان تزويج نمود. پيش از اينكه من او را در زمين به تو تزويج كنم .

صادق شرفی بازدید : 20 یکشنبه 08 بهمن 1391 نظرات (0)
تربيت على (ع ) در دامان پيامبر (ص ) 

وقتى فاطمه بنت اسد مادر گرامى حضرت امير (عليه السلام ) آن حضرت را به دنيا آورد، از عمر مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم سى سال مى گذشت . پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم آن كودك را سخت دوست مى داشت از اين رو به مادرش فاطمه بنت اسد گفت : گهواره على (عليه السلام ) را در كنار بستر من بگذار! از آن پس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم تربيت و پرورش بيشتر على را به عهده گرفت و به هنگام شستشو خودش على (عليه السلام ) را مى شست و شير به دهانش ‍ مى ريخت و در موقع خواب گهواره اش را تكان مى داد و در بيدارى با او سخن مى گفت ، و او را بر سينه خود مى فشرد... و هميشه او را به دوش ‍ مى گرفت و در كوهها و دره ها و بيابانهاى مكه او را به گردش ‍ مى برد.

صادق شرفی بازدید : 35 شنبه 16 دی 1391 نظرات (0)

در اینجا به ذکر فرزندان امیر مؤمنان علی (ع) و تعداد آنان و نامهای آنان می پردازیم و به مختصری از امور مربوط به آنان اشاره می نماییم. امام علی (ع) دارای 27 فرزند پسر و دختر بود:1- امام حسن (ع)    2- امام حسین (ع)   3- زینب کبری – سلام الله علیها         4- زینب صغری که کنیه اش (( ام کلثوم )) بود.       (( مادر این چهار فرزند، حضرت فاطمۀ بتول، سرور زنان دو جهان، دختر سید رسولان و خاتم پیامبران، محمد (ص) است)).

5- محمد (معروف به محمد حنفیه) که کنیه اش ابوالقاسم بود، مادرش ((خوله)) دختر جعفر بن قیس الحنفیه نام داشت.                                                                         

6 و 7- عمر و رقیه که دوقلو بودند و مادرشان ((ام حبیب)) دختر ربیعه بود.                 

8- عباس            9- جعفر            10- عثمان           11-عبدالله     

((  این چهار نفر در کربلا همراه برادرشان امام حسین (ع) به شهادت رسیدند، مادرشان ((اُم البنین)) دختر حزام بن خالد بن جعفر بن دارم می باشد)).                                    

12- محمد اصغر که کنیه اش ابوبکر بود.           13- عبیدالله (این دو فرزند نیز در کربلا همراه برادرشان امام حسین (ع) به شهادت رسیدند، مادرشان ((لیلی)) دختر مسعود دارمی است).        14- یحیی که مادرش ((اسماء بنت عُمیس خثئمی)) بود.          

15- اُم الحسن     16- رمله (مادر این دو ((اُم سعید)) دختر عروه بن مسعود ثقفی بود).

17- نفسیه     18- زینب صغری     19- رقیه صغری     20- اُم هانی      21- ام الکرام

22- جمانه که کنیه اش اُم جعفر بود       23- امامه       24- اُم سلمه       25- میمونه

26- خدیجه      27- فاطمه (این یازده نفر از مادران مختلف بودند).               

حضرت فاطمۀ زهرا – سلام الله علیها – بعد از پیامبر (ص) پسری سقط کرد که رسول خدا (ص) در آن وقت که او در رحم مادر بود نامش را ((محسن)) گذاشت.(این کودک، بر اثر حمله منافقان به خانه حضرت علی (ع) و سوزاندن در، و فشار دادن آن، و قرار گرفتن حضرت زهرا(س) در بین در و دیوار، سقط شد)                 بنابراین، مطابق قول شیعه، فرزندان امیرمؤمنان علی (ع) 28 نفر بودند، خداوند آگاهتر و حاکمتر است.      
صادق شرفی بازدید : 17 شنبه 16 دی 1391 نظرات (0)

حضرت علی (ع) قبل از سپیده دم شب جمعه 21 ماه رمضان سال چهلم هجرت، دار دنیا را وداع کرد، و بر اثر ضربتی که بر فرقش زدند به شهادت رسید، این ضربت را ((ابن ملجم مرادی)) _لعنت خدا بر او باد_ در مسجد کوفه بر آن حضرت وارد ساخت، امام علی (ع) سحر شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت، از خانه به سوی مسجد روانه شد، ابن ملجم از آغاز آن شب در کمین آن حضرت بود، آن حضرت (طبق معمول) به مسجد آمد و مثل همیشه خفتگان را برای نماز بیدار می کرد، ابن ملجم در میان خفتگان بیدار بود وی خود را به خواب زده و کارش را پنهان نموده بود که ناگهان برخاست و به علی (ع) حمله کرد و شمشیر زهرآگین خود را بر فرق مقدس علی (ع) وارد نمود. علی (ع) پس از این حادثه، بستری شد تا اینکه در ثلث آخر شب بیست و یکم، مظلومانه به لقای حق پیوست و شهد شهادت نوشید {ولی طبق مدارک متعدد، آن حضرت در محراب عبادت، هنگام نماز، ضربت خورد- در اینجا به ذکر چند مدرک می پردازیم: کشف الغمه،ج2،ص63. امالی طوسی،ج9،ص650، بحار،ج41،ص205و206.}                                        

آن بزرگوار قبلا از چنین حادثه ای آگاه بود و به مردم خبر می داد،(چنانکه در این باره روایاتی ذکر می شود). به دستور خود آن حضرت، کار غسل و کفن نمودن آن حضرت را دو پسرش حسن و حسین (ع) انجام دادند، سپس جنازه آن حضرت را به سوی سرزمین (( غری)) یعنی نجف کوفه بردند و در آنجا به خاک سپردند و طبق وصیت آن حضرت، قبرش را پنهان نمودند) زیرا آن حضرت می دانست که بعد از او، بنی امیه روی کار می آیند و بر اثر دشمنی و کینه دوزی و خباثتی که دارند به هر گونه کار زشت (حتی نبش قبر و توهین به جنازه) دست می زنند، از این رو قبر آن حضرت در دوران زمامداری بنی امیه، همچنان مخفی بود تا اینکه امام صادق (ع) پس از روی کار آمدن بنی عباس، آن را نشان داد؛ وقتی که از مدینه به سوی ((حیره))(سه منزلی کوفه) برای دیدار منصور دوانیقی، رهسپار بود، قبر علی (ع) را زیارت کرد، به این ترتیب، شیعیان، قبر آن حضرت را شناختند و دریافتند که آنجا محل زیارت اوست(درود بی کران خداوند بر او و بر دودمان پاکش باد) او هنگام شهادت 63 سال داشت.

صادق شرفی بازدید : 24 شنبه 02 دی 1391 نظرات (0)

امامت علی(ع) بعد از پیامبر (ص) سی سال طول کشید، در این سی سال، 24سال و چند ماه بر اساس تقیه و مدارا با آنان که بر سر کار بودند، بسر برد، و از دخالت در احکام و بیان حقایق، ممنوع بود و پنج سال و چند ماه که (زمام امور مسلمین را به دست گرفت) اشتغال به جهاد با منافقین از بیعت شکنان (مانند طلحه و زبیر) و منحرفین از حق (مثل معاویه و پیروانش) و خارج شدگان از دین (مانند خوارج) داشت و گرفتار آشوب گمراهان بود، چنانکه پیامبر اسلام (ص) سیزده سال در دوران نبوتش (در مکه) همواره در ترس و زندان و فرار و دوری از اجتماع بود و نمی توانست با کافران، پیکار کند و قدرت آن را نداشت که مسلمین را از آزار و شکنجه آنان محافظت نماید، سرانجام (از مکه به سوی مدینه) هجرت کرده و ده سال در مدینه به جهاد با مشرکان پرداخت و گرفتار کارشکنیهای منافقین بود تا اینکه از دنیا رحلت کرد و خداوند او را در بهشت برین ساکن نمود.

صادق شرفی بازدید : 30 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

4-امیرمؤمنان علی (ع) و برادرانش (طالب، عقیل و جعفر)نخستین کسانی هستند که از دو سو (هم از ناحیۀ پدر وهم از ناحیۀ مادر) از نسل هاشم بن عبد مناف هستند، به این خاطر و به خاطر نشو و پرورش آن حضرت در دامان رسول خدا(ص) و تحصیل کمالات معنوی از او، به دو شرافت نایل گردید (شرافت نسب و شرافت پرورش و آموزش از دامان فرهنگ ساز رسول خدا(ص).

5-علی (ع) نخستین فردی بود که قبول اسلام کرد و به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچ کس از اهل بیت رسول خدا(ص) و از اصحاب، در این جهت به او نرسید و او نخستین مردی بود که پیامبر (ص) او را دعوت به اسلام کرد و او آن را پذیرفت و همواره از دین اسلام حمایت می کرد و با مشرکان مبارزه می نمود و از حریم ایمان دفاع می کرد و گمراهان و سرکشان را سرکوب می نمود و دستورات دین و قرآن را منتشر می ساخت و به عدالت، حکم می کرد و به کارهای نیک دستور می داد.

6-علی (ع) بعد از بعثت رسول خدا (ص) تا رحلت آن حضرت یعنی در طول 23سال، همواره همراه، همراز و همکار پیامبر (ص) بود، در سیزده سال قبل از هجرت (در بحران مبارزۀ شدید با مشرکان) شریک تنگاتنگ غمهای پیامبر (ص) بود، بیشترین دشواریها و رنجهای این دوره را تحمل نمود و ده سال بعد از هجرت به سوی مدینه، یگانه مدافع اسلام و پیامبر (ص) از شر مشرکان بود و برای حفظ جان (و هدف) پیامبر (ص) با کافران جنگید و در این راستا جانش را در طبق اخلاص نهاد و فدای پیامبر (ص) و سپر بلا برای اسلام نمود و این شیوه ادامه داشت تا آن هنگام که رسول خدا (ص) رحلت کرد و خداوند او را یه سوی بهشت خود برد و در ارجمندترین جایگاه بهشتی، جایش داد، هنگام رحلت رسول خدا (ص) ، علی (ع) 33سال داشت.

تعداد صفحات : 3

درباره ما
زندگینامه 12امام، داستان و احادیث مرتبط با 12امام
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 22
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 48
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 48
  • بازدید سال : 261
  • بازدید کلی : 3,510